nots:)

وبلاگ اصلی من به آدرس:danielnots.blogspot.com

nots:)

وبلاگ اصلی من به آدرس:danielnots.blogspot.com

lgbtqai&atheist&marxist femenist&blogger&poet&social activitist&law student
پیج های من در صفحات مجازی:
danielnots.blogspot.com:سایت شخصی من


facebook.com/danielparsadani

facebook.com/danieldlsm

instagram.com/danieldlsm

instagram.com/lgbtqai_plus_pride

telegram.me/farhangsazijeni

instagram.com/farhangsazijeni

facebook.com/farhangsazijensi

line id:dlsm9

instagram.com/socialistalternative

telegram.me/socialistL

tweet: @danieldlsm

tweet: @zhaninparsa

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۵ فروردين ۹۶، ۲۰:۲۴ - سیّد محمّد جعاوله
    جالب بود.
  • ۲۵ بهمن ۹۵، ۱۱:۱۵ - سیّد محمّد جعاوله
    خوب بود
نویسندگان

صدای نامفهوم یک دیوانه

شنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۲۰ ق.ظ

دوباره یک صدای عجیب

شاید فقط توهم باشد شاید هم نه!صدای زیباییست صدای نازک و دلربا صدایی که وقتی درگوش میپیچد احساس رهایی میکنم احساسی که تا بحال نداشتم شاید هم داشتم اما خیلی وقت است که فراموشش کردم...

درتاریکی شب که در کوچه ها آرام و رو به آسمان راه میروم آن زمان که اوج سکوت است و مهتاب هم میخوابد صدایی میشونم سایه ای را حس میکنم که در گوشم زمزمه میکند سایه ای که گویی چندان بد هم نباشد

صدای دلربایی دارد نزدیک صبح است و آن صدا می آید و نسیم خنکی که شاید آمده تا موسیقی باشد برای زمزمه های پیچیده و مات یک سایه...

هنگام خواب که میشود آرام حظور تنش را احساس میکنم حظور تنش را که به آغوش دعوتم میکند به آغوش یک سایه به آغوش یک تنهایی که در میان حجم کرخت زمان جای خودرا پیدا کرده و دعوت میکند شاید به بوسه ای داغ شاید...

یک صدای نامفهوم یک صدای نامفههوم زیبا میبردم به دشت ها میبردم به رویاها به زیباها شاید هم به سکوت و شایدهم به تنهایی...یک دالان است یک دالان است توهمی زیبا که د رتنهایی نصیبت درمی نوردت مرز های وجود و عدمت را!

صدای عجیبی است هرآن از سایه ای به سایه ای دیگر تیمار شده است و ذهنم را میتراشد تا سایه شود...آواز سر میدهم و به جنگ خون آلود خورشید و مهتاب مینشینم و سایه است که میمیرد و شاید هم رها میشود تاصدایی زمزمه کند...

تصویری از نبودن میبینم و صدایی از نبودن و نوشته از نیستی میخوانم و در این مسیر خالی ساکت میایستم...زمان را درنوردیدم و به راکدی ساکت رسیدم شاید هم اینجا دفتر شعری سوررئال باشد...

 

بازهم صدای نامفهوم اما اینبار نمیترسم فقط ساکت می ایستم و می ایستم و احساس آرامش دارم احساس صدایی نامفهوم درکی فراتراز آنچه هست و نیست فراتراز آنچه میدانم و نمیدانم و در حرکت است و می ایستد...

صدایی که رسوخ میکند و به یک ایست همیشگی میرسد و به این رکود همیشگی پایان و میدهد وسایه آرام آرام از دل شب بیرون میآید صدا میشوم و سایه میشوم و به جدال زیبای خورشید مینگرم وشاید هم زیر چراغ هایی که عشق گناه میکند مست میشوم وصدا

صدایی که هوز نا مفهوم است هنوز نامفهوم است صدایی که من است یک من حقیقی یک من سایه...صدایی نامفهومم صدایی نازک و آرام آنجا که از درک دور است آنجا که نیست انجا که توهم است و یک توهم پایان این قصه یک توهم است یک توهم سیاه ورخوتناک یک توهم که صدای نازک و دلربا میشود و نامفهوم است...

 

2july2016

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۱۲
daniel dlsm

نظرات  (۱)

۱۲ تیر ۹۵ ، ۰۱:۴۰ سرباز صفر
ُسلام دوست عزیز
بازی امشب والیبال رو دیدی؟
دیدی امشب برای اولین بار زنان ایرانی به عنوان تماشگر در ورزشگاه حضور داشتند؟
باورت نمیشه؟
عکس هاشو هم گزاشتم میتونی ببینی
دعوتت میکنم به آخرین مطلبم تحت عنوان " حضور زنان در ورزشگاه های مختلط خلاف سیره حضرت زهرا (س) می‌باشد"
نظرمو نوشتم
خوشحال میشم بیای و نظرمو بخونی و نظرت رو بگی و اگر با نظرم موافق بودی لایک کنی و بالعکس
http://sarbaz0.blog.ir/post/1392
http://sarbaz0.blog.ir
پس منتظرتم
نظرت برام خیلی مهمه
خدانگهدارتون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی