"یک طرف زیبایی است و طرف دیگر،در هم شکستگان و پایمال شدگان.هرقدر هم این کار دشوار باشد من میخواهم به هر دوطرف وفادار بمانم"
~آلبرکامو _سقوط
این جمله مشهور را کامو درباره کتاب سقوط میگوید.
اگر نگاهی به زندگی کامو بیندازیم با توجه به پیش زمینه هایی که داشته(دل زدگی از انقلاب و مارکسیسم لنینیسم و درگیری شدید با سارتر)میتوان حدس زد که به چه پوچی دچار میشود.
کامو زمانی یک مارکسیست دو آتشه همراه سارتر بود که پس از درز اخباری از اروگاه های استالینی به کلی از مارکسیسم لنینیست بریده و به سمت سوسیال دموکراسی غرب کشیده میشود.
اما نکته ای که باعث نهیلیسم در اندیشه کامو شده نه دل بریدن از انقلاب و تغیر بلکه باور وی به لزوم انقلاب و اصول مارکسیسم است. در جمله بالا دقت کنید:"هرقدر هم این کار دشوار باشد"
این یعنی کامو خود میداند که سازش این دو طبقه باهم غیر ممکن است و دقیقا همین تناقض شکست شوروی و لزوم انقلاب است که رنگی نهیلیستی به اندیشه و به تبع اثر کامو میدهد!
در جای جای این رمان هم این عجز و ناتوانی و سرگردانی دیده میشود.در هم آمیختن احساسات متناقض و از بین رفتن نسبی مفهوم زمان و مکان و در عین حال حفظ قالب رمان ازین حکایت میکنند که کامو خواسته هرچه بهتر عمق پوچی اش را به خواننده منتقل کند.
متاسفانه من حتی با دو بار خواندن نتوانستم بفهمم کامو توانست به عهد خود وفا کند یانه...؟!
تمام دوستان را دعوت میکنم به مطالعه این کتاب فوق العاده.امیدوارم لذت ببرید.😊❤️
🗞📝 @anchemanmikhanam